وارهمر شناسی (قسمت یازدهم): محفل تفتیش عقاید امپراتوری

به گزارش وبلاگ سفر و گردشگری، همیشه قدرتمندان هستند که ضعفا را هدایت می کنند. وقتی که قدرتمندان هدفی پیدا می کنند و برای دستیابی به آن آستین بالا می زنند، ضعفا فقط اطاعت می کنند؛ وقتی که قدرتمندان فریادکشان به مصاف سرنوشت می فرایند، ضعفا سر تعظیم فرود می آورند و تسلیم می شوند. تعداد ضعفا زیاد است و وسوسه هایی که دور سرشان می چرخد تمامی ندارد. تخم کینه به ضعفا را در دل بپرورانید، چون آن ها مثل حیوان اهلی به آغوش شیاطین و یاغیان می فرایند. برای آن ها دل نسوزانید و وقتی با فریاد اعلام بی گناهی می کنند به آن ها توجه نشان ندهید؛ بهتر است که صد بی گناه در برابر خشم امپراتور به خاک بغلتند تا این که یک نفرشان در برابر شیاطین زانو بزند.

کتاب اول القائات

مقدمه

در دنیای وارهمر 40000، عناصر تهدیدآمیز و خطرناک بسیاری علیه ایمپریوم بشریت وجود دارند: مثل ارتش ارک ها، تیرانیدها، نکران ها و بقیه گروه هایی که در مقالات پیشین معرفی شدند. ایمپریوم از تجهیزات و امکانات کافی برای جنگ با این دشمن ها برخوردار است.

وارهمر شناسی (قسمت یازدهم): محفل تفتیش عقاید امپراتوری

با این حال، در کنار این درگیری های پرسروصدا با دشمنانی معین، خطرهای مخفیانه تر و زیرپوستی تری نیز وجود دارند: توطئه های مخفی، نیرنگ های تاریک، نیروی فاسدسازی شیاطین و…

این خطرها هم خارج از ایمپریوم وجود دارند، هم داخل آن. در مواقعی که چکش جنگی ارتش ایمپریوم جوابگو نباشد، باید از چاقوی جراحی استفاده کرد. در این تشبیه، منظور از چاقوی جراحی محفل تفتیش عقاید امپراتوری (The Imperial Inquisition) است.

محفل تفتیش عقاید امپراتوری، که می توان آن را ترکیبی از آژانس های کارآگاهی، نیروهای پلیس حکومتی و البته محفل تفتیش عقاید اسپانیا (The Spanish Inquisition) در نظر گرفت، با چشم هایی تیزبین بر امورات کهکشان نظارت می کند. دامنه نفوذ و تسلط محفل آنقدر وسیع است که بقیه بخش های ایمپریوم حس ترسی توأم با احترام به آن ها دارند.

در این مطلب اطلاعات کلی درباره محفل تفتیش عقاید امپراتوری را شرح خواهم داد و درباره برخی از زیرشاخه های مختلف ماموران محفل وارد جزئیات خواهم شد.

تاریخچه پیدایش محفل تفتیش عقاید

محفل تفتیش عقاید نیز، مثل بسکمک از نهادهای دیگر ایمپریوم، پس از شروع ارتداد هوروس (Horus Heresy) پدید آمد. محض یادآوری، ارتداد هوروس به واقعه ای اشاره دارد که طی آن، خدایان کیاس (Chaos Gods) هوروس، یکی از پرایمارک های امپراتور را فاسد کردند و او را، به همراه نیمی از جمعیت ایمپریوم، علیه امپراتور شوراندند.

پس از این که امپراتور بشریت از خیانت هوروس باخبر شد، یکی از مشاوران دیرینه اش به نام مالکادور (Malcador) را مامور کرد تا گروهی از افرادی را جمع آوری کند که وفاداری، شجاعت و قدرت ذهنی شان تردیدناپذیر بود.

مالکادور 8 مارین فضایی و 4 ارباب و مدیر در امپراتوری را انتخاب کرد. آن ها نزد امپراتور آورده شدند تا محفل تفتیش عقاید را در خفا تشکیل دهند. مارین های فضایی شوالیه های خاکستری (Grey Knights) را تشکیل دادند. شوالیه های خاکستری اولین زیرشاخه نظامی محفل بودند. ارباب ّها و مدیران نیز بقیه بخش های پایه محفل را تشکیل دادند.

فراتر از آنچه گفته شد، تاریخچه محفل در هاله ای از ابهام قرار گرفته است، در حدی که زیرشاخه ای از محفل به کشف کردن تاریخ واقعی محفل اختصاص داده شده است. اما در کنار این زیرشاخه، زیرشاخه دیگری در محفل وجود دارد که کار آن مخفی کردن اطلاعات درباره تاریخچه تاسیس محفل است. وجود این دو زیرشاخه متناقض در کنار هم هرآنچه را که لازم است درباره محفل تفتیش عقاید بدانید به شما خواهد گفت.

چیزی که از آن اطلاع داریم این است که پس از این که ارتداد هوروس به پایان رسید و ایمپریوم خود را بازسازی کرد، دو تن از نخستین مفتش ها خود را به اربابان عالی ترا (The High Lords of Terra) معرفی کردند و شروع به استخدام نیروهای تازه کردند. با این که محفل رسماً بخشی از ایمپریوم است، اما در زنجیره قدرت آن ها جایگاهی ویژه و جداگانه دارند.

جایگاه مفتش ها در سلسله مراتب قدرت ایمپریوم

مفتش ها فقط به شخص امپراتور جواب می دهند و حوزه دادرسی آن ها شامل همه اعضای دیگر ایمپریوم می شود، من جمله اربابان عالی ترا. همچنین طبق دستور مستقیم از جانب امپراتور، آن ها این اجازه را دارند تا هرکدام از خدمت گزاران امپراتوری را برای کمک کردن به ماموریتی که در حال انجامش هستند به خدمت گیرند، از شهروندان عادی گرفته تا مارین های فضایی و حتی کل یک ناوگان.

در نهایت تنها کسانی که توانایی این را دارند تا روی مفتش ها اعمال قدرت کنند، مفتش های دیگر هستند. مفتش ها هیچ تعهدی برای این که هوای هم را داشته باشند یا به هم وفادار باشند ندارند و اگر یک مفتش به هر شکلی فاسد شده باشد، مفتش های دیگر قدرت این را دارند تا به حسابش رسیدگی کنند.

ساختار کلی محفل تفتیش عقاید شبیه به هیچ کدام از نهادهای دیگر ایمپریوم نیست، چون این محفل رهبر رسمی ندارد. وظیفه هر مفتش این است که بقای بشریت را تضمین کند و هرکدام از متفش ها به شیوه خود در راستای رسیدن به این هدف تلاش می کنند.

در ساختار داخلی محفل، بین اعضا درجه بندی های متفاوت وجود دارد، ولی تفاوت این درجه بندی ها بدین معنا نیست که درجه اختیار یک تیپ مامور خاص با مامورهای دیگر فرق دارد، چون همه مفتش ها از اختیار کامل برخوردارند. به جایش، مفتشی که درجه بندی بالاتری از بقیه داشته باشد، نفوذ بیشتری روی ماموران دیگر دارد و معیار این نفوذ هم عمدتاً تجربه بیشتر است.

زیرشاخه های محفل تفتیش عقاید

در محفل سه زیرشاخه اصلی وجود دارد که با نام اوردو (Ordo) شناخته می شوند. همچنین تعدادی زیرشاخه فرعی نیز وجود دارند. باز هم لازم است تاکید کنیم که این زیرشاخه ها زیر نظر بدنه مدیریتی یا حکومتی خاصی فعالیت نمی کنند و عموماً مفتش هایی که هدفی مشترک دارند، در اورودویی مشترک فعالیت می کنند.

هیچ مفتشی پایبند به اوردویی خاص نیست و هر موقع که دلش خواست می تواند اوردویش را عوض کند. همچنین به مرور زمان اوردوهایی تازه ظهور می کنند، در حالی که اثر برخی دیگر کمرنگ تر می شود.

هر اوردو با یکی از تهدیدهای معین علیه ایمپریوم سر و کار دارد. برخی از این تهدیدها ابدی اند و برخی دیگر موقتی و مقیاس شان نیز با یکدیگر فرق دارد.

مثلاً اوردوی ماکینوم (The Ordo Machinum) وظیفه نظارت بر آدپتوس مکانیکوس (Adeptus Mechanicus) را بر عهده دارد و اعضای آن باید مراقب باشند که فناوری بیگانگان با اس تی سی ها ادغام نشود.

اوردوی استارتس (The Ordo Astartes) وظیفه نظارت بر مارین های فضایی را بر عهده دارد و اعضای آن باید مراقب باشند مارین های فضایی دچار انحراف و فساد نشوند.

اوردوی اِکسکوریوم (The Ordo Excorium) وظیفه نظارت بر فرایند اِکسترمیناتوس (Exterminatus) را بر عهده دارد. اکسترمیناتوس فرایند ای است که طی آن یک سیاره به کل نابود می شود.

اوردوی کرونوس (The Ordo Chronos) تاسیس شد تا اعضای آن به بررسی آنومالی های زمانی در وارپ بپردازند، ولی کل اعضا بدون این که ردی از خود به جا بگذارند ناپدید شدند.

کاربرد برخی از اوردوها کاملاً ناشناخته است، مثل اوردوی کوچک نکروس (The Ordo Necros) که نظارت بر آن بر عهده ارودوی ویجیلوس (The Ordo Vigilus) است.

با این حال، معمولاً وقتی از محفل تفتیش عقاید صحبت می کنیم، در حال اشاره به یکی از سه اوردوی اصلی آن هستیم، چون این سه اوردو بزرگ ترین گروه ها هستند و وظیفه رسیدگی به بزرگ ترین تهدیدها به ایمپریوم را بر عهده دارند.

سه اوردوی اصلی

اوردوی مالیوس (The Ordo Malleus)، کوچک ترین اوردو بین سه اوردوی اصلی، وظیفه رسیدگی به تهدیدهای شیطانی و تجسم های کیاس در جهان مادی را بر عهده دارد.

اوردوی زینوس (The Ordo Xenos) وظیفه خنثی سازی هرگونه تهدید از جانب موجودات بیگانه را بر عهده دارد.

اوردوی هِرِتیکوس (The Ordo Hereticus)، بزرگ ترین اوردوی محفل، وظیفه دارد از بشریت در برابر خودش محافظت کند و اعضای آن با خیانت، جهش یافتگی، کفرگویی و سایکرها (Psykers) مبارزه می کنند.

با توجه به این که همه مفتش ها از اختیار کامل برای اجرای قانون برخوردارند، وظیفه هر مفتش است تا تشخیص دهد آیا چیزی تهدید برای بقای ایمپریوم به شمار میرود یا نه. اعضای محفل به تعصب و غیرت خود در دنبال کردن این هدف معروف اند.

بر اساس دستور یک مفتش ممکن است یک سیاره به کل نابود شود و در سرتاسر قلمروی ایمپریوم، به جز شخص امپراتور یا شاید نگهبان های امپراتور، هیچ کس حق ندارد درخواست بازپرسی یک مفتش را رد کند.

البته این حرف ها بدین معنا نیست که همه ساکنین ایمپریوم از هر فرصتی استفاده می کنند تا به مفتش ها کمک کنند و مفتش های کاربلد نیز به ارزش مخفی کاری و احتیاط واقف اند.

بدون شک یکی از خطرناک ترین وظایف ایمپریوم روی دوش مفتش هاست. آن ها وظیفه دارند به طور مستقیم با فساد شیطانی، بیگانگان هیولاوار، سایکرهای یاغی و خیانت کاران قاتل که هیچ کدام شان از کشتن یک مفتش فضول ابایی ندارند، سر و کله بزنند.

اوردوی مالیوس

شاید سخت ترین وظیفه روی دوش اوردوی مالیوس باشد، چون آن ها با آثار کیاس در سرتاسر کهکشان سر و کار دارند. آن ها نه تنها باید با نیروهای کیاس (یا همان شیاطین) دست وپنجه نرم کنند، بلکه از نزدیک شاهد اثر فاسدکننده کیاس روی انسان ها نیز هستند.

اوردوی مالیوس قدیمی ترین زیرشاخه محفل تفتیش عقاید به شمار می آید و پس از شروع دوران ارتداد هوروس تاسیس شد. ماموران وفادار آن از آن موقع تا به امروز بدون استراحت مشغول انجام وظیفه بوده اند. شکارچیان شیاطین در اوردوی مالیوس در زمینه های زیادی تعلیم دیده اند: مبارزات تن به تن، کار با اسلحه های دوربرد، قابلیت های سایکیک و مقاومت در برابر وسوسه های کیاس.

اعضای این اوردو عموماً اسلحه هایی حمل می کنند که کاربردشان به طور ویژه کشتن شیاطین است، ولی در میدان مبارزه آن ها دست تنها نیستند و از کمک شوالیه های خاکستری نیز بهره مند می شوند.

شوالیه های خاکستری

شوالیه های خاکستری چپتر ویژه ای از مارین های فضایی هستند که اولین مارین های فضایی که به محفل ملحق شدند آن را تاسیس کردند. یکی از منحصربفردترین ویژگی های شوالیه های خاکستری این است که همه مارین های فضایی که عضو چپتر هستند، سایکرهای توانایی هستند و چپتر اعضای تازه خود را از سفینه های سیاهی استخدام می کند که در کهکشان در پی سایکرها سرگردان اند.

اعضای تازه صدها آزمون و تشریفات مختلف را پشت سر می گذارند تا بنیه ذهنی آن ها در برابر وحشت کیاس امتحان شود. اگر آن ها از این آزمون ها سربلند بیرون بیایند، حافظه و شخصیت آن ها به کل پاکسازی می شود.

وقتی یک مفتش گروهی از شیاطین را شناسایی می کند، مبارزه مستقیم با آ ن ها عمدتاً بر عهده شوالیه های خاکستری است. این شوالیه ها جنگجوهایی بسیار مخوف هستند؛ آن ها به تکنولوژی هایی مجهز هستند که حتی طبق استانداردهای مارین هایی فضایی نیز پیشرفته هستند و اسلحه های آن ها به لطف قابلیت های سایکیک شان تقویت می شوند.

وجود اوردوی مالیوس و شوالیه های خاکستری رازی است که عموم مردم از آن خبر ندارند و بسکمک از چپترهای مارین های فضایی بر این باورند که شوالیه های خاکستری افسانه هستند.

اوردوی زینوس

اوردوی زینوس در پیامد جنگ هیولا (The War of the Beast) در هزاره 32 تاسیس شد. در جنگ هیولا بزرگ ترین گردآوری ارک ها در تاریخ ایمپریوم رخ داد.

مفتش های اوردوی زینوس، برای این که جلوی تکرار چنین جنگی را بگیرند، مصمم هستند تا همه گونه های بیگانه را بررسی و طبقه بندی کنند و هرکدام را که تهدید به نظر می آیند منقرض کنند. اگر از بین اعضای ایمپریوم نیز کسی باشد که با موجود بیگانه مذکور سَر و سِری داشته باشد - مثلاً با آن ها تجارت کند یا سعی کند ازشان محافظت کند - نابود خواهد شد.

همان طور که می توانید حدس بزنید، دست اعضای اوردوی زینوس بدجوری به خون آلوده است، چون کهشان راه شیری پر از موجودات بیگانه جورواجور است و محفل تفتیش عقاید تقریباً به همه آن ها به چشم تهدیدی برای ایمپریوم نگاه می کند.

مفتش های اوردوی زینوس، چه به تنهایی در حال ردگیری بیگانگان باشند، چه گروه کلانی از گاردهای امپراتوری یا مارین های فضایی را به جنگ اعزام کنند، چه دستور اکسترمیناتوس صادر کنند تا سیاره ای بیگانه به کل نابود شود، در همه حال هدف شان را با خون خواری مثال زدنی دنبال می کنند.

دث واچ

اعضای اوردوی زینوس چپتر مارین های فضایی مخصوص به خود را نیز دارند: دث واچ (Deathwatch).

دث واچ با بقیه چپترهای مارین های فضایی تفاوتی اساسی دارد و آن هم این است که آن ها تازه سرباز کم سن وسال استخدام نمی کنند، بلکه مارین های کارکشته از چپترهای دیگر را به خدمت می گیرند، مارین هایی که سوگند یاد می کنند تا برای مدت زمانی معین، به اوردوی زینوس خدمت کنند.

خدمت کردن به اوردوی زینوس افتخاری بزرگ به شمار میرود و برای همین تعدادی از تواناترین و مرگبارترین مارین های فضایی در این چپتر پیدا می شوند، مارین هایی که فکر و ذکرشان این است تک تک موجودات بیگانه ای را که مفتش ها به آن ها نشان می دهند، قلع وقمع کنند.

اوردوی هرتیکوس

اوردوی هرتیکوس، که بزرگ ترین و شاید تاریک ترین اوردوی محفل باشد، موظف است که به تهدیدهای ریز و درشت داخل مرزهای ایمپریوم رسیدگی کند، نه تهدیدهای خارج از آن.

این اوردو بسیار دیرتر از دو اوردوی اصلی دیگر تاسیس شد: در هزاره 36، پس از این که عصر ارتداد (The Age of Apostasy) ایمپریوم را فلج کرد.

به زبان ساده، عصر ارتداد حاصل درگیری ای بین آدپتوس آدمینیستراتوم (Adeptus Administratum)، بدنه مدیریتی ایمپریوم با کلیسای ایمپریوم بود. در این دوره، رییس آدمینیستراتوم کنترل اِکلیزیارکی (Ecclesiarchy) را بر عهده گرفت و فرایند پاکسازی مخالفان را شروع کرد.

پس از این واقعه، اوردوی هرتیکوس تاسیس شد تا هم بر اکلیزیارکی نظارت کند، هم از پاک ماندن تعالیم اکلیزیارکی اطمینان حاصل کند. البته نقش آن ها به مرور گسترده تر شد و در نهایت آن ها اجازه پیدا کردند تا هرگونه رفتار کفرآمیز در ایمپریوم را مجازات کنند.

در نظر بشریت، مفتش های اوردوی هرتیکوس ترسناک ترین ماموران محفل هستند و آمدن آن ها به یک سیاره معمولاً باعث ایجاد دلهره و شگفتی بین ساکنین اش می شود، چون هیچ کس نمی داند نگاه تیز آن ها ممکن است روی چه کسی قفل شود.

خواهران نبرد

برخلاف اوردوهای اصلی دیگر، بازوی نظامی اوردوی هرتیکوس چپتری از مارین های فضایی نیست، بلکه آن ها از خدمت خواهران نبرد (The Sisters of Battle) استفاده می کنند. خواهران نبرد گروهی از جنگجویان هستند که به اکلیزیارکی خدمت می کنند و تمام اعضای آن مونث اند.

خواهران نبرد جزو تواناترین جنگجوهای انسان به شمار می آیند و از بچگی به آن ها آموزش داده می شود تا از ایمان شان به ایزدامپراتور بشریت، به عنوان اسلحه ای برای نابودی تمامی دشمنان او استفاده کنند.

آن ها معمولاً به نسخه کوچک تری از زره قدرت مارین های فضایی و بولترشان (Bolter) مجهز هستند و با این که بهینه سازی های ژنتیک مارین های فضایی روی آن ها اعمال نشده است، همچنان از قدرت مبارزه قابل توجهی برخوردارند.

با در نظر گرفتن همه جوانب، محفل تفتیش عقاید نهادی سودمند برای ایمپریوم است، ولی استقلال، تعصب و قدرت بسیار زیادشان باعث شده که به تشکیلاتی نگران کننده تبدیل شوند. مفتش ها انسان اند و مثل همه انسان های دیگر اشتباه می کنند، ولی اشتباه آن ها ممکن است به مرگ های غیرضروری بسکمک منجر شود.

با این وجود، گروهی مثل محفل تفتیش عقاید برای امپراتوری ای مثل ایمپریوم بشریت ایده آل است. چون هدف وجودی ایمپریوم این است که با تعصبی مذهبی، تک تک عواملی را که تهدیدی برای بشریت به حساب می آیند، پیدا و نابود کند و محفل در این راستا کمک بزرگی است.

محفل تفتیش عقاید در جهانی وارهمر 40000 از تشکیلاتی مشابه در جهانی واقعی الهام گرفته شده است و این موضوع هرچه بیشتر به عمق وحشت زا بودن آن می افزاید.

با این که شاید شهروندان عادی فکر کنند چیزی برای پنهان کردن در برابر مفتش ها ندارند و در نتیجه دلیلی برای ترسیدن ندارند، ولی شاید اگر مفتش ها فرصت بازپرسی از آن ها را پیدا کنند، اثری از کفر و فساد در وجود آن ها پیدا کنند، اثری که شاید حتی خودشان هم از وجودش خبر نداشته باشند.

منبع: The Exploring Series

منبع: دیجیکالا مگ

به "وارهمر شناسی (قسمت یازدهم): محفل تفتیش عقاید امپراتوری" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "وارهمر شناسی (قسمت یازدهم): محفل تفتیش عقاید امپراتوری"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید