انتقاد به سینمای اشتباهی اجتماعی در سینما انقلاب

به گزارش وبلاگ سفر و گردشگری، فیلم سینمایی روز بلوا در هم اندیشی سینما انقلاب اکران شد؛ منتقدین پس از تماشای آن گفتند که این فیلم می توانست اثر درخشانی باشد اما به واسطه اشکالاتی در فیلمنامه و کارگردانی ضعیف شد.

انتقاد به سینمای اشتباهی اجتماعی در سینما انقلاب

به گزارش گروه فرهنگی وبلاگ سفر و گردشگری، نهمین هم اندیشی سینما انقلاب کار خود را در مجموعه شهدای سرچشمه شروع نموده است.

فیلم سینمایی روز بلوا به کارگردانی بهروز شعیبی به نمایش درآمد و پس از آن نشست نقد و آنالیز این فیلم با حضور شاپور عظیمی و حمید سلیمی برگزار گردید.

سلیمی در بخش ابتدایی صحبت های خود گفت: این فیلم قصه و ایده خوبی دارد، اما به نظرم در کارگردانی ضعف دارد؛ می گویند وقتی که کارگردانی چند فیلم پشت سر هم می سازد کمی خسته می شود و احتیاج دارد کمی استراحت کند؛ به نظرم بهروز شعیبی نیز اسیر همین ماجرا شده بود چرا که پلان های فیلمش خسته است، حال ندارد و بین ژانر پلیسی و شبه روشنفکری با قاب بندی های باز جا می ماند؛ به نظرم کارگردان فیلم به انسجام نرسیده است و شاید بهتر باشد که 4-5 سال فیلم نسازد و بعد بیاید؛ در مجموع می گویم که این فیلم قصه خوب و فیلمنامه بکری دارد، اما کارگردانی آن ضعیف است؛ اگر این فیلم ریتمی همانند فیلم های خوب جشنواره سال جاری داشت می توانست درخشان شود.

عظیمی گفت: اصولا گفته می شود که یک کارگردان خوب با فیلمنامه ضعیف نمی تواند فیلم خوب بسازد؛ در خصوص خستگی صحبت شد، اما باید بگویم که خستگی به فیلمنامه برمی شود، بابک حمیدیان در این فیلم از هر چیزی منزه است و گرد به عبایش نمی رسد به همین دلیل من نمی توانم او را باور کنم؛ پدر زن او، همسرش، برادرش و ... همگی به او خیانت می نمایند، اما او نمی فهمد؛ چنین شخصی باورپذیر است؟ در فیلمنامه این اثر همه بدند و فقط یک نفر خوب است؛ بنابراین می توان گفت که ایراداتی که در این فیلم وجود دارد از فیلمنامه است.

او افزود: در کتاب های فیلم نامه نویسی می گویند هرچه قدر شخصیت منفی قوی تر باشد فیلم قوی تر است چرا که تقابلی بین خوبی و بدی شکل می گیرد و بدین وسیله فیلم جذاب می شود؛ با این حال معتقدم که این فیلم از نشان دادن شخصیت ها خودداری می نماید؛ برای مثال آیا جملات بابک حمیدیان با پدر زنش در سکانس مهم فیلم کفایت می نماید؟ فیلمنامه دائما می گوید که عماد شخصیت خوبی است، اما آیا از ابزار به گونه ای استفاده نموده است که مخاطب حرفش را بپذیرد؟ دقت کنید که در سینما تعارف نداریم و مخاطب باید قانع کردن شود تا شخصیت را باور کند؛ حال این سؤال به وجود می آید و آن هم این است که مخاطب یک شخصیت را چگونه باور می نماید؟ این شناخت از روی حرف های او، رفتارش، عاطفه و ... است. کارگردان هیچکدام از این موارد را به ما نشان نمی دهد.

این منتقد سینمایی با اشاره به پیش فرض های غلط در فیلم گفت: فیلم زور می زند که بگوید عماد خوب است و شما هم باید باورش کنید، اما به نظرم مخاطب او را باور نمی نماید؛ این که شخصیت اصلی فیلم متوجه نشود که دور و برش چه خبر است خیلی بد است؛ متأسفانه فیلم چیز هایی را فرض می گیرد که برای تماشاگر فرض نیست و این مسأله به کارگردانی اثر نیز ضربه می زند؛ بابک حمیدیان بازیگر خوبی است، اما در فضای دست و پا بسته فیلمنامه قرار می گیرد؛ به صورت کلی باید بگویم که وقتی فیلمنامه خوبی وجود ندارد کارگردان نمی تواند خودبه خود کاری کند.

سلیمی در بخش دوم صحبت های خود گفت: به نظرم فیلمنامه می خواهد یک سری آدم ها را به صورت نماد نشان دهد و ذهن مخاطب را به سمت خاصی سوق دهد؛ علاوه بر این چیزی که مهم است این است که فیلمنامه به چالشی اجتماعی می پردازد که ریشه آن در فیلم مغفول مانده است؛ ریشه این موضوع به مسأله فساد مالی و بانک ربوی برمی شود و از همین منظر فیلم باید به این سمت حرکت می کرد که ریشه ها را نشان بدهد، اما متأسفانه این موضوع مغفول مانده است؛ به عبارت بهتر فیلم نامه باید به عمق مطلب نزدیک تر می شد که جا می ماند.

او در پاسخ به سوالی مبنی بر این که این فیلم نسبت به کار های قبلی بهروز شعیبی چگونه بوده است گفت: به نظرم روز بلوا نسبت به کار های قبلی بهروز شعیبی فیلم بسیار ضعیفی است و حتی به عنوان محصول سینمایی سرگرم نماینده نیست و حرفی ندارد. دقت داشته باشید که حرف او بسیار مهم است و دغدغه درستی دارد، به عبارت بهتر فیلمنامه جای درستی را هدف قرار داده است، اما فکر می کنم که این سوژه را سوزانده است؛ ای کاش به فساد های بیشتری در جا های مختلف فیلم می پرداخت و نمونه های بیشتری از تخلفات مالی همانند خرید شتر را نشان می داد؛ در آن موقع مخاطب می توانست با اخلال های مالی روبه رو و فیلم برایش جذاب می شد، در مجموع باید بگویم که این فیلم می توانست پیروز شود و گفتمان صحیحی را در زمینه فساد های مالی ارائه بدهد که متأسفانه به دلیل بی توجهی و خستگی تیم فراوری لطمه خورده است.

شاپور عظیمی با اشاره به پرداخت این فیلم به مسئله پولشویی گفت: متأسفانه باید بگویم که روز بلوا نگاهی پاستوریزه دارد که نه سیخ بسوزد نه کباب؛ کارگردان سعی نموده است با به کارگیری احساسات و ارجاع به کسانی که آنان را نمی بینیم سر و ته قضیه را هم بیاورد. بر همین اساس معتقدم که فیلم نگاه جدی به این مسأله ندارد؛ متأسفانه در سینما اشتباهی به نام سینمای اجتماعی ایجاد شده است؛ در آن حرف های بزرگ می زنیم و وقتی پای نتیجه گیری می رسد انتها فیلم باز گذاشته می شود و می گویند که ما فیلمساز اجتماعیم؛ یا شما نباید سراغ دوایر ملتهب بروید و یا اگر سراغش رفتید باید در انتها فیلم خود نتیجه گیری بگذارید؛ به نظرم روز بلوا در خلاء رها شد و در انتها کارگردان یادش آمد که باید به سراغ معنویت برود؛ بالأخره تماشاگر ما هوشمند است و فرق موضوعات را به خوبی می فهمد؛ فکر می کنم که از این به بعد از هر کسی که می خواهد فیلم بسازد سؤال بسیار مهمی بپرسیم و آن هم این است که چرا فیلم می سازید؟ البته هیچکس نمی گوید که برای خودم فیلم می سازم بلکه همه می گویند حرف های مهمی داریم و می خواهیم این حرف جدی را به زبان بیاوریم. در انتها هم می بینیم که فیلم فروش نرفته و حرف او را هم هیچکس نشنیده است.

سلیمی در پاسخ به سؤالی مبنی بر دلیل کنارگذاشتن لباس روحانیت توسط بابک حمیدیان در بخشی از فیلم گفت: به نظرم در اینجا احساس می نماید که شایستگی پوشیدن این لباس مقدس را ندارد و آن را برای چند سکانسی کنار می گذارد؛ می خواهم به موضوع مهمی اشاره کنم و آن هم این است که در اسکار سال جاری دو فیلم به نام های جوکر و انگل جایزه گرفتند که هر دو با موضوع معضلات مالی بودند؛ از همین منظر معتقدم که روز بلوا نیز به واسطه سوژه خوب خود می توانست فیلم خوبی از آب دربیاید و جوایز زیادی بگیرد، اما کارگردانش از این فضا فاصله گرفته است و به همین دلیل فیلم گنگ است.

این منتقد سینما با اشاره به وجود هکر در این فیلم و نوع پرداخت به او گفت: سینمای هالیوود تیپ جدیدی از هکر ها را خلق نموده است که عمدتاً بی نظم، بی ادب و رپ گوش نمایند؛ آنان می توانند کار های کامپیوتری عجیب و غریبی بنمایند که نمونه ای از این شخصیت پردازی را در فیلم روز بلوا می بینید؛ این که چرا این فیلم این تییپ را پذیرفته است جای سؤالدارد؛ در خصوص سؤال شما مبنی بر این که آیا هکر می تواند تا این اندازه در اطلاعات نفوذ کند نیز باید بگویم در دنیای هکر ها نفوذ در اطلاعات محدودیت ندارد و به توانمندی های آنان بستگی دارد، به نظرم نمایش چنین هکری با این توانمندی ایراد نیست بلکه نمایش هکر هالیوودی ایراد است.

عظیمی نیز در خصوص بازی هکر این فیلم گفت: طبعاً باید کمی غلو نمایند تا مخاطب جذب شخصیت او شود، باید بگویم که بازی او را بسیار دوست داشتم و نوع ادای دیالوگ ها توسط او خوب است.

منبع: خبرگزاری دانشجو

به "انتقاد به سینمای اشتباهی اجتماعی در سینما انقلاب" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "انتقاد به سینمای اشتباهی اجتماعی در سینما انقلاب"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید