چه چیزی فیلم های علمی، تخیلی را از آثار علمی، فانتزی متمایز می نماید؟
به گزارش وبلاگ سفر و گردشگری، قرار دادن زیرژانرهای تخیلی در کنار هم کار دشواری به نظر می رسد، و بسیاری معتقدند که برای تشخیص هر یک از آن ها باید خطوط و تعاریف مشخصی در نظر گرفت. در این مطلب قصد داریم به تعریف ژانر علمی-تخیلی و علمی-فانتزی بپردازیم و ببینیم چه چیزی این دو را از یکدیگر متمایز می نماید.
ژانر علمی-تخیلی آنقدر وسیع است که گستره تقریبا بی نهایتی از محتوا و ایده ها می توانند در محدوده های نامشخص آن قرار بگیرند. ژانرها برای این وجود دارند تا به بینندگان بالقوه اشاره نمایند که در یک اثر ممکن است با چه چیزی روبرو شوند، بنابراین تقسیم چنین ایده عظیمی به بخش های کوچکتر بسیار کلیدی است، حتی اگر خطوط ترسیم شده مبهم باشند.
از یک نگاه گذرا، علمی-تخیلی و علمی-فانتزی دو موضوع کاملا متضاد و قطبی شده ژانر تخیلی خواهند بود. اولی مربوط به حدس های مبتنی بر آینده احتمالی نوع بشر یا شگفتی بالقوه فضا است، در حالی که دومی کاملا مبتنی بر تخیل است، اغلب بدون احتیاج به توجیه. با این حال، ترکیب این دو موضوع با یکدیگر اثر کاملا متفاوتی ایجاد می نماید.
داستان های علمی-تخیلی اغلب به فرضیات علمی که ما با آن ها آشنایی داریم و می فهمیم محدود می شوند، در حالی که آثار علمی-فانتزی در نقطه مقابل قرار می گیرد. زیرژانر علمی-فانتزی ترکیبی از علمی-تخیلی و فانتزی است که کمی خارج از مرزهای هر دو قرار می گیرد. مشخص یک تعریف دقیق برای این اصطلاح کار سختی است، اما هزاران اثر علمی-فانتزی وجود دارند که بسیار محبوب شده اند و می توان آن ها را مثال زد.
در یک اثر علمی-فانتزی، ممکن است عناصر، ماورا طبیعی یا جادویی به نظر برسند، اما این اثر همواره یک شرح علمی قابل درک برای جزئیات آن ارائه می دهد. یک اثر علمی-فانتزی ممکن است همان قدرت جادویی غیرممکن، موجودات خارق العاده یا آیتم های مسحورنماینده را داشته باشد، اما همواره شرحی هم برایشان وجود خواهد داشت. به طور معمول، آن ها به ترتیب با فناوری پیشرفته، بیگانگان وصف ناپذیر، و زبان های فنی علمی شرح داده می شوند.
پیشتازان فضا (Star Trek) ساخته جین رادنبری اغلب به عنوان یکی از آثار مهم علمی-فانتزی در نظر گرفته می گردد، اما حتی در این مورد نیز بحث های بسیاری مطرح می گردد. عناصر تکنولوژیکی در این فرنچایز کاملا بر حدس و گمان های علمی و فرضیات مبتنی است. به عنوان مثال، آنطور که فضاپیمای اینترپرایز سریع تر از نور حرکت می نماید، به طور کلی به عنوان تنها پاسخ ممکن برای یک ایده غیرممکن در نظر گرفته می گردد. برعکس، شخصیت کیو یک خدای ناشناخته است. در یک اثر علمی-تخیلی محض، کیو نمی توانست وجود داشته باشد و در یک اثر فانتزی محض، او فقط به عنوان یک خدای قدرتمند توصیف می گردد.
با این حال، با دیدگاه علمی-فانتزی، او دقیقا در جای درستی قرار می گیرد و شرحی کاملا قابل درک دارد، تنها مساله لحن و ارائه است که معنای همه چیز را تغییر می دهد. بعضی از آثار علمی-تخیلی تصمیم می گیرند تا برای مجذوب کننده تر شدن، در نیمه راه عناصر فانتزی را به داستان اضافه نمایند. اگر آن ها از علم برای توجیه این تصمیم استفاده ننمایند، در این صورت با خطر بی اساس خوانده شدن روبرو می شوند و در صورت استفاده از توجیهات علمی به یک اثر علمی-فانتزی تبدیل می شوند.
یکی از آثار مهم در این زیرژانر، داستان های هارولد شی از ال اسپراگ دی کمپ و فلچر پرت است. این پنج رمان و ده داستانک بعدی اش، داستان دکتر شی و همکارانش را روایت می نمایند که به وسیله مجموعه ای پیچیده از معادلات ریاضی به ابعاد متناوب زمان سفر می نمایند. آن ها اساسا قادرند از ریاضیات نظری پیشرفته برای فرافکنی اثیری درک خود در دنیا های موازی استفاده نمایند.
در آنجا، نسبت به محیط های خارق العاده ای که در آن قرار می گیرند، رویکردی علمی اتخاذ می نمایند. شی و تیمش خود را در داستان های اساطیری اسکاندیناوی، ایرلندی، سفر به غرب، سرزمین آز، مریخ ادگار رایس باروز، و نوشته های شکسپیر می بینند. این اساسا تمرینی برای افزودن علم به دنیای خیالی هر شخص است. این مجموعه داستان منحصربه فرد قصد داشت با به کار بردن استعاره های علمی-تخیلی مرسوم در شرایط غیر مرسوم آن ها را به چالش بکشد.
شاید بحث برانگیزترین مثال برای این زیرژانر جنگ ستارگان (Star Wars) باشد. بسیاری فرانچایز جنگ ستارگان را یک اثر علمی-تخیلی می دانند، اما دیگران، از جمله جورج لوکاس، مخالف این نظر است. کهکشان دور به علت فقدان توجیهات علمی از قرار گرفتن در قالب علمی-فانتزی جا می ماند و به وسیله بسیاری به عنوان یک فانتزی محض که تنها در فضا اتفاق می افتد توصیف می گردد.
مسلما یک شرح علمی برای عناصر فراطبیعی تر این داستان وجود دارد، اما آن ها اصلا قابل قبول و قانع نماینده نیستند. قسمت تهدید شبح (Phantom Menace) فرنچایز جنگ ستارگان موجوداتی به نام میدی کلوریان را معرفی کرد و با واکنش های باورنکردنی روبرو شد. میدی کلرین ها عملا موجودات کوچک همزیست هستند که در جریان خون دیگر موجودات زندگی می نمایند و آن ها را قادر می سازند تا از نیرویی خارق العاده و همه گیر به نام فورس (Force) بهره ببرند. در حالی که فورس به خودی خود بسیار خارق العاده است، ابرقدرت هایی که افراد را قادر می سازند از آن استفاده نمایند به وسیله این موجودات بسیار قدرتمند توجیه می شوند. با این حال، جنبه های علمی جنگ ستارگان بسیار اندک است و اکثرا از کنار گذاشتن آن ها راضی می شوند.
به سادگی باید گفت که نمی توان یک قانون صریح و قطعی برای این مفهوم تعریف کرد، و آثار بی شماری وجود دارند که می توان آن ها را در این زیرژانر قرار داد. شخصیت های تل ماسه (Dune) قدرت های مافوق بشری از خود نشان می دهند و پیش گویی های عرفانی را تحقق می بخشند، اما هر دست آورد شگرف و منظره آینده ای در این فیلم به وسیله علوم شیمی و زیست شناسی قابل شرح است.
دنیای فیلم های کایجو هزاران عنصر جادویی و علمی در خود دارد، اما هرگز واقعا این دو را با هم ترکیب نمی نماید. دنیا های ابرقهرمانی بزرگ تر ترکیب های عجیب و غریبی از داستان های علمی-تخیلی و فانتزی هستند که به علمی-فانتزی تبدیل نمی شوند و به یک هدف مشترک دست پیدا نمی نمایند. تنها عنصر ضروری علمی-فانتزی، اتفاقات خارق العاده ای است که به وسیله ایده های علمی پایه شرح داده می شوند. مبهم است، اما یک چشم آموزش دیده می تواند تفاوت را تشخیص دهد، یا یک منتقدان رادیکال می تواند بحث کند که کدام تعریف مناسب است یا موثرتر واقع می گردد.
منبع: game rant
منبع: دیجیکالا مگ